کلاه و قلم



علت اول اینکه روسیه خواهان الحاق به اتحادیه اروپا نبوده است را باید در تاریخ و گذشته آن باید دنبال کرد روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.

فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا تقریباً هم سن و سال هستند. فدراسیون روسیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ به وجود آمد و اتحادیه اروپا در فوریه سال ۱۹۹۲. هر دوی آنها شکل و قالب جدیدی دارند ولی وارث تاریخ قدیمی پیشینیان خود هستند و لذا نباید گفت که فعالیت آنها اوایل سال های ۱۹۹۰ از صفر شروع شد. با این حال، هر دوی آنها سعی کردند مرحله جدید تاریخ خود را شروع کنند. طرفین برای اولین بار قبول کردند که هدف بلندمدت آنها، تشکیل وحدت بر اساس هماهنگی موازین حقوقی و رسیدن به نزدیکی هرچه بیشتر روابط است.

در نتیجه افزایش وسعت سرزمینی قدرتمند شدن روسیه تزاری در قرن18 امپراتوری روسیه که از لهستان در شرق تا اقیانوس کبیر امتداد می‌یافت.  از طرف دیگر در زمان اتحادیه جماهیر شوروی روسیه بعنوان یک قطب و بازیگر اصلی در روابط بین الملل بوده است این سابقه ی تاریخی به روسیه اجازه نمی دهد که زیر بار قواعد وسلطه نهادی دیگر بروند و مقامات روسیه به خاطره همین هویت تاریخی هیچ وقت حاضر نمی شود اختیارات خود را به نهادی دیگر واگذار کند که این مورد با افزایش قدرت پوتین که خواهان گسترش قدرت روسیه بعد از پایان جنگ سرد در عرصه بین المللی است تشدید می شود.

اتحادیه اروپا ساختار غیر عادی دارد. این اتحادیه به علت ساختار پیچیده داخلی و جنبه های آشکار ایدئولوژیکی برای برقراری روابط سالم با شرکای خارجی مناسب نیست. برقراری این گونه روابط به خصوص با کشورهایی دشوار است که می توانند به عنوان شرکت کنندگان بالقوه طرح اروپایی به تعبیر تنگ (عضویت در اتحادیه اروپا) یا وسیع (منطقه به کارگیری قواعد و موازین اتحادیه اروپا) در نظر گرفته شوند. روسیه هرگز امکان عضویت در اتحادیه اروپا را بررسی نکرده و بروکسل هرگز آن را به عنوان نامزد بالقوه عضویت در نظر نگرفته است. ولی مسکو در مجموع با این نقطه نظر موافق بود که موازین حقوقی اروپایی می تواند و باید اساس نزدیکی روابط را تشکیل دهد. این نقطه نظر بسیار پایدار بود و تنها مختص عصر تخیلات دمکراتیک نیمه اول سال های ۱۹۹۰ نبود.

البته فقط روسیه ای که فوق العاده تضعیف شده بود، واجد شرایط اتحادیه اروپا بود. به موازات احیای کارآیی دولت بعد از بحران سال های ۱۹۹۰، مسکو بر برابری بیشتر حقوق در روابط بین طرفین تأکید کرد و می خواست که این روابط نه بر موازین حقوقی اتحادیه اروپا بلکه بر قواعد هماهنگ شده توسط طرفین استوار باشد. ولی مسأله این است که اتحادیه اروپا تقریباً نمی تواند موازین هماهنگ شده با کشورهای دیگر را عملی کند. به همین علت قالب روابط در سطح قبلی باقی ماند ولی محتوای روابط خالی می شد. در نیمه دوم سال های ۲۰۰۰ این روند خالی شدن قالب روابط بین طرفین از محتوای عملی سرعت یافت.

ادامه مطلب


چالش امروز خاورمیانه جنگ یا مذاکره است

دو جمله در کلام رهبری بسیار راهبردی بود جنگ نمی شود و مذاکره هم نمی کنیم»»

دولت ایلات متحده پس از ناکامی ها در سوریه ،فشار بر ایران را در دستور کار خود قرار داد به این دلیل بود که ترامپ تصمیم به خروج از برجام و بازگشت تحریم ها گرفت

اشتباه است فکر کنیم اگر ترامپ جمهوری خواه سر کار بود فشار بر ایران وجود نداشت یا کمتر بود به اعتقاد کارشناسان و گواه تاریخ اگر دموکرات ها هم سر کار بودند فشار بر ایران اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود اما شاید شیوه فشار تغییر می کرد آنها از برجام خارج نمی شدند اما برجام را تو خالی می کردند که ماندن و خروج از آن برای ایران هزینه داشته باشد.

اشتباه محاسباتی است که عده ای خوش خیال می کنند که اگر دموکرات ها سر کار بیایند همه چیز حل می شود و جنگ افروزی و قدرت طلبی آمریکا پایان می یابد.آمریکا نمی خواهد با ایران فدرتمند رودرو باشد این خاصیت نظام بین الملل است.آمریکا به جهت حفظ نظام تک قطبی که هروز قبل تر از دیرور روبه اوفول است به قدرت طلبی و جنگ افروزی خود در مناطق مختلف جهان پایان نمی دهد.از قلب خاورمیانه گرفته تا مناطق نزدیک تر کشور های آمریکا جنوبی که همه همه درگیر قدرت طلبی های دولت آمریکاست.

از نظر تحلیل گران جنگی بین ایران و آمریکا نمی شود علتش این است که ایران همان ایران قبل نیست امروز ایران از یمن تا سوریه گرفته صاحب نفوذ است و می تواند تمامی پایگاه های آمریکا در این مناطق تحت شعاع قرار دهد و همچنین پیشرفت های نظامی ایران به حدی رسیده است که آمریکا می داند اگر اقدامی خلاف انجام دهد امنیت اسرائیل شریک استراتزیک وشرکای عربی به شدت به خطر می افتد.

اگر بخواهد جنگ را از طریق شرکا خود آغاز کند باز ناکام خواهد ماند مهمترین شرکای آمریکتا در منطقه اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند از طرفی کشورهای عربی در باتلاق جنگ با یمن گیر افتاده اند و قطعا الان توانایی جنگ رودرو با کشورقدرتمندی چون ایران را ندارند. از طرف دیگر اسرائیل هست که آن هم قبل از حمله به ایران باید از محور مقاومت عبور کند که با پیروزی اخیر محور مقاومت در سوریه ،در شزایط حال این امر غیر ممکن است .با این تحلیل هست که گفته می شود جنگ نمی شود.

جنگ نمی شود اما چر مذاکره نمی کنیم در فرصت دیگر می نویسم..



علت اول اینکه روسیه خواهان الحاق به اتحادیه اروپا نبوده است را باید در تاریخ و گذشته آن باید دنبال کرد روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.

فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا تقریباً هم سن و سال هستند. فدراسیون روسیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ به وجود آمد و اتحادیه اروپا در فوریه سال ۱۹۹۲. هر دوی آنها شکل و قالب جدیدی دارند ولی وارث تاریخ قدیمی پیشینیان خود هستند و لذا نباید گفت که فعالیت آنها اوایل سال های ۱۹۹۰ از صفر شروع شد. با این حال، هر دوی آنها سعی کردند مرحله جدید تاریخ خود را شروع کنند. طرفین برای اولین بار قبول کردند که هدف بلندمدت آنها، تشکیل وحدت بر اساس هماهنگی موازین حقوقی و رسیدن به نزدیکی هرچه بیشتر روابط است.

در نتیجه افزایش وسعت سرزمینی قدرتمند شدن روسیه تزاری در قرن18 امپراتوری روسیه که از لهستان در شرق تا اقیانوس کبیر امتداد می‌یافت.  از طرف دیگر در زمان اتحادیه جماهیر شوروی روسیه بعنوان یک قطب و بازیگر اصلی در روابط بین الملل بوده است این سابقه ی تاریخی به روسیه اجازه نمی دهد که زیر بار قواعد وسلطه نهادی دیگر بروند و مقامات روسیه به خاطره همین هویت تاریخی هیچ وقت حاضر نمی شود اختیارات خود را به نهادی دیگر واگذار کند که این مورد با افزایش قدرت پوتین که خواهان گسترش قدرت روسیه بعد از پایان جنگ سرد در عرصه بین المللی است تشدید می شود.

اتحادیه اروپا ساختار غیر عادی دارد. این اتحادیه به علت ساختار پیچیده داخلی و جنبه های آشکار ایدئولوژیکی برای برقراری روابط سالم با شرکای خارجی مناسب نیست. برقراری این گونه روابط به خصوص با کشورهایی دشوار است که می توانند به عنوان شرکت کنندگان بالقوه طرح اروپایی به تعبیر تنگ (عضویت در اتحادیه اروپا) یا وسیع (منطقه به کارگیری قواعد و موازین اتحادیه اروپا) در نظر گرفته شوند. روسیه هرگز امکان عضویت در اتحادیه اروپا را بررسی نکرده و بروکسل هرگز آن را به عنوان نامزد بالقوه عضویت در نظر نگرفته است. ولی مسکو در مجموع با این نقطه نظر موافق بود که موازین حقوقی اروپایی می تواند و باید اساس نزدیکی روابط را تشکیل دهد. این نقطه نظر بسیار پایدار بود و تنها مختص عصر تخیلات دمکراتیک نیمه اول سال های ۱۹۹۰ نبود.

البته فقط روسیه ای که فوق العاده تضعیف شده بود، واجد شرایط اتحادیه اروپا بود. به موازات احیای کارآیی دولت بعد از بحران سال های ۱۹۹۰، مسکو بر برابری بیشتر حقوق در روابط بین طرفین تأکید کرد و می خواست که این روابط نه بر موازین حقوقی اتحادیه اروپا بلکه بر قواعد هماهنگ شده توسط طرفین استوار باشد. ولی مسأله این است که اتحادیه اروپا تقریباً نمی تواند موازین هماهنگ شده با کشورهای دیگر را عملی کند. به همین علت قالب روابط در سطح قبلی باقی ماند ولی محتوای روابط خالی می شد. در نیمه دوم سال های ۲۰۰۰ این روند خالی شدن قالب روابط بین طرفین از محتوای عملی سرعت یافت.

ادامه مطلب


انجام مناسک شب قدر خیلی خوب است اما آنچه سرنوشت آدم ها را رقم می زند انجام مناسک مستحب شب قدر نیست بلکه بنده با خدای خود خلوت می کند گذشته خود را بازبینی می کند و چراغ آینده را با درس از گذشته روشن می کند.تمایز انسان با سایر موجودات تفکر است.شب قدر برای تفکر انسان در باب خود هست که قدرش چه قدر است شاید در این یکسال درهایی را زدیم که اگر قدر خودمان را می دانستیم از غیر خدای یکتا طلب نمی کردیم.

دنبال کس و ناکس در طلب حاجت رفتیم در صورتی که منزلت انسان این است که فقط از پروردگار خود طلب کند.شب قدر، شب شناخت خود است.به طناب های پوسیده ای چنگ زدیم درصورتی که تنها ریسمان مطمئن فقط فقط خداوند متعال بوده است.اگر بندگی خدا را می کردیم لازم نبود برای طلب حاجات پرستش هرخس و خاشاکی را فیلم بازی کنیم.

شب قدر شبی برای شناخت قدر خود و روشن کننده راه آینده است


فهوی حسین : رومه نگار مصری که گرایش ناسیونالیستی عربی دارد و اتفاقا مشی ضد ایرانی هم دارد در یک مقاله مفصل در مقام مقایسه مصر و ایران چنین مینویسد :

ما و ایرانی ها بیش از سی سال پیش در فضای بین المللی در یک سطح بودیم .
ایرانی ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابر قدرتها ، بخصوص آمریکا را انتخاب کردند و ما مسیر سازش را برگزیدیم .

ما هر سال مزد خیانت مان به اعراب را از طرف آمریکا در قالب 4 میلیارد کمک بلاعوض میگرفتیم و ایرانی ها از همان اول فشار ی، اقتصادی و تحریم و جنگ داخلی و جنگ نابرابر را تجربه کردند

امروز ایران از یک قدرت منطقه ای به یک قدرت جهانی تبدیل شده که هیچ مشکلی در سطح منطقه و جهان بدون جلب نظر ایران قابل حل نیست.

 و کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا 64 بار هر کدام عبارت ایران را در مناظره تلوزیونی خود بکار میبرند.
گویی حریفی جز ایران در سطح جهان ندارند .

 و دیگر اینکه ایرانی ها در تمام علوم استراتژیک، از هسته ای تا فضایی و تا نانو و شبیه سازی و پزشکی و

جز ده کشور برتر جهان میباشند و در صنایع موشکی چهارمین قدرت دنیا و از نظر دقت و سرعت موشکهایش شاید اولین کشور دنیاست.

و در منطقه جزیره امن و ثبات است و ما علیرغم حمایت آمریکا و اخذ کمک های سالیانه دغدغه تهیه یک وعده قرص نان برای اکثر مردم مان داریم و .!!!؟؟؟

وقتی در مملکتی رهبر درست وحسابی نباشد، خب! وضعیت میشود مصر"

وقتی در جامعه ای وحدت نباشد میشود عراق"

وقتی در کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد میشود پاکستان

وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد میشود ترکیه"

اما وقتی در کشوری شیعه ، رهبر باج به زمین و زمان ندهد، با همه ی فشارها ، سلیقه ها ، تندرو ، کندرو ، جنگ 8 ساله ، 30 سال تحریم ی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند.

خوب آن وقت می شود ایران، در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند .

کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند .‌
حتی مگس هایشان( پهبادها ).

منبع: رومه الشرق‌ الاوسط.

در این باره به زودی خواهم نوشت


 

چالش بزرگ خاورمیانه جنگ یا مذاکره!( مذاکره نمی کنیم)

 

مایک پومپئو، وزیر خارجه آمریکا در جریان سخنرانی خود در بنیاد هریتج در واشنگتن ۱۲ شرط برای دستیابی به توافق جدید با ایران را سال گذشته مطرح کرد.

این شروط عبارتند از:

اعلام تمام جنبه های نظامی فعالیت های هسته ای پیشین ایران  به آژانس بین المللی انرژی اتمی

پایان دادن به غنی سازی اورانیوم و فراری پروتنیوم و همچنین تعطیلی رآکتور اراک

اجازه دسترسی به کلیه مراکز هسته ای به آژانس

توقف تولید موشک های بالستیک و موشک های باقابلیت حمل کلاهک هسته ای

آزادی شهروندان آمریکایی و اتباع متحدان آمریکا

عدم حمایت از حزب الله و حماس

انحلال حشدالشعبی در عراق.

عدم حمایت از حوثی های یمن

خروج نیروهای ایران از سوریه

عدم حمایت از طلبان و القاعده در افغانستان

عدم حمایت سپاه از گروههای تروریستی» و شبه نظامیان هم پیمان».

پایان دادن به رفتارهای تهدید آمیز علیه همسایگان. این شرط شامل تهدید ایران به تخریب اسرائیل و پرتاب موشک به سوی عربستان سعودی و امارات و می شود..

 

اما علل مطرح کردن این شروط برای مذاکره چیست ؟!

 

اگر کمی تامل کنیم موئلفه های قدرت جمهوری اسلامی در بیان این شروط کاملا مشهود است.

خواست دولت آمریکا مذاکره نیست بلکه تنها مذاکره» وسیله ای برای فشار بیشتر است.

دولت آمریکا می خواهد تمامی موئلفه های قدرت را از جمهوری اسلامی بگیرد آن وقت هست که ایران دست چنگال مایه گرگ هایی می شود که برای تکه پاره کردن ایران صف کشیده اند.

 این خواستی است که فرق نمی کند اوباما به اصطلاح دموکرات باشد یا ترامپ جمهوری خواه فقط آنچه متفاوت است شیوه دنبال کردن هدف می باشد

جمهوری خواه اهداف را با صراحت و شدت  بیشتری دنبال می کنند اما دموکرات به دنبال این هستند که به اصطلاح با پنبه سر ببرند.

اگر دقت سه شرط اولیه شروطی است که درصد بالایی از آن با برجام حصول شده است.

طبق برجام، رسیدگی و ارزیابی نسبت به ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی شامل بازرسی از سایت های نظامی ایران انجام شده و می شود

 

در خصوص دسترسی آژانس به کلیه تاسیسات هسته ای، براساس برجام ایران بالاترین بازرسی ها در برنامه هسته ای پذیرفته و توسط آژانس انجام می شود

بحث های دیگر از جمله موشکی و تحریم سپاه و سایر موارد را از زبان دولتمردان آمریکا و هم پیمان آن از اروپا تا کشورهای عربی گرفته بار و بارها شنیده ایم.

با دقت به شروط دیگر می توان فهمید که دولت آمریکا و هم پیمانانش نگران گسترش حوزه نفوذ ایران و افزایش قدرت نظامی در منطقه خاورمیانه هستند

این موضوع برای یک ابر قدرت که به دنبال حفظ قدرت اولی خود در همه حوزه ها و در منطقه استراتژیک خاورمیانه هست بسیار ناخوشایند است که بدون هماهنگی با آن حوزه نفوذ کشوری گسترش یابد که با ایدلوژی حاکم بر نظام غرب متضاد است.

حاکمیت حاکم بر آمریکا به دنبال خلع ایران از تمامی موئلفه های قدرت و تسلیم بی چون چرای ایران هست .

این یک امر بدیهی در نظام بین الملل است که کشورهای قدرتمند در برابر قدرت گرفتن کشوری که با ایدلوژی آنها هماهنگ نیست(تهدید محسوب می شود) واکنش نشان دهند و تلاش کنند که آن را متوقف کنند به همین دلیل است که روند تهدید، تحریم و گاهی تطمیع را بر تحمیل خواسته های خود پیش گرفته اند

اصل مذاکره مورد قبول همه هست اما به شرطی که شرایط برای مذاکره فراهم باشد

لازمه مذاکره وجود اعتماد است مذاکره با دولتی که بدعهدی های آن از ابتدا کاملا مشهود است نتیجه ای جز شکست ندارد

وتجربه برجام نشان داده است که به دولت آمریکا چه دموکرات و چه جمهوری خواه نمی شود اعتماد کرد

بدعهدی از ابتدای اجرای برجام مشهود بود اما اقدامات منفعلانه دستگاه دیپلماسی باعث شد زخم کوچک کم کم باز شود و امروز به یک چالشی بزرگ تبدیل شود.

مذاکره در زیر فشار یعنی پذیرش خواسته های طرف مقابل این دیگر مذاکره برد برد نخواهد بود قطعا نتیجه آن شکست برای کشوری که زیر بار فشار حاضر به مذاکره شده است.

از طرفی دیگر دولت کنونی آمریکا خروج از معاهده ها را و تهدید بجای احترام متقابل از ابتدا در دستور کار خود قرار داده است و به اصطلاح شمشیر را از رو بسته است به فرمایش رهبری مذاکره سم مضاعف است»

مذاکره شود و توافقی مانند برجام حتی بهتر صورت بگیرد ضمانت اجرایی وجود ندارد که ما به تعهدات خود عمل کنیم اما طرف مقابل زیر بار تعهدات خود نرود.

ودر آخر پایه اصلی مذاکره احترام متقابل و پذیرش طرف مقابل آنچه که هست نه آنچه که دوست داریم باشد

دولت آمریکا نمی خواهد ایران را آنچه هست بپذیرد باید بپذیرید که امروز ایران دیگر کشوری تحت سلطه آن نیست و یکی از قدرتهای منطقه ای است که در سراسر خاورمیانه حوزه نفوذش گسترانده شده است اما دولت آمریکا علاوه بر تروریست خواندن دولت ایران بارها ملت ایران را تروریست خطاب قرار دادن.تازمانی که احترام متقابل بین دو طرف شکل نگیرد مذاکره بی نتیجه هست.

با این دلیلی است که رهبری فرمودند مذاکره نمی کنیم و راه مقاومت را پیش می گریم، درراه مقاومت سختی هست اما ذلت و شکست نخواهد بود

مقاومت همیشه نتیجه داده است از ابتدای طرح این موضوع توسط رهبری ترامپ از موضع خود عقب نشینی کرد.این بیانگر این است که غربگراهای داخلی مجالی دهند و آواز دشمن را از داخل نخوانند به فضل الهی مقاومت نتیجه و منجر به تثبیت قدرت ایران در جهان خواهد شد.

مسعود وزینی

کارشناس ارشد روابط بین الملل

 

 


معاملهٔ قرن (در

عربی: صفقة القرن، عبری: עסקת המאה و در

انگلیسی: Deal of the Century) اصطلاحی ی است و به طرحی گفته می‌شود که از سوی دولت

ترامپ رئیس‌جمهور

آمریکا در راستای روند صلح بین

دولت فلسطین و

دولت اسرائیل، که اسرائیل، در ازای دریافت امتیازهایی فراتر از تعهدات قبلی

سازمان آزادی‌بخش فلسطین و

قطعنامه‌های شورای امنیت، و الحاق بخش‌هایی از

مناطق اشغال‌شده به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت می‌کند.(ویکی پدیا)

این معامله به سود کیست ؟ جواب این سوال کاملا روشن است به سود رژیم اسرائیل است.حمایت همه جانبه دولت ترامپ از دولت اسرائیل و نتانیاهو از ابتدای سر کار آمدنش تا این انتخابات اخیر در اسرائیل مشهود بود.

این پیشنهاد به جهت تثبت کامل سرزمینی رژیم اسرائیل در خاک فلسطین اشغالی است در صورتی که به روند اشتغال فلسظین نگاه کنیم متوجه اصل موضوع می شویم همانطور که در عکس مشاهده می شود آنچه که در دست فلسطینی هاست بخشی از نیمی از کرانهٔ باختری و بخشی از بیت‌المقدس شرقی ونوار غزه است اما  بر اساس این طرح معامله قرن» بخش‌هایی دیگر از فلسطین شامل نیمی از کرانهٔ باختری و بخشی از بیت‌المقدس شرقی که از نظر جامعهٔ جهانی به دولت فلسطین تعلق دارد، به اسرائیل واگذار می‌شود، و در عوض اسرائیل با تشکیل کشور مستقل فلسطینی در نیمهٔ دیگر کزانه باختری و تمام نوار غزه و چندین محله از بیت المقدس شرقی موافقت می‌کند. بر اساس این طرح شهر

ابودیس به جای بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته خواهد شد.

این طرح موجب تثبت سلطه رزیم اسرائیل می شود در صورتی که تمام این خاک حق فلسطینی هایی است که سالها از خانه خود آوار شدند اگر با همراهی برخی اعراب منطقه و وطن فروشان فلسطینی این طرح اجرا شود منجر به شکست شدن مقاومت گروه های فلسطینی و در آینده ای نزدیک کل فلسطین توسط رزیم اسرائیل اشغال خواهد شد.تنها راه پیروزی و بازپس گیری خانه و کاشانه برای فلسطینی ها مقاومت است.


پیام آمریکا از فرستادن آلمان و ژاپن به ایران
آمریکا با فرستادن ژاپن وآلمان برای وساطت پیام داشت این پیام در وجه اشتراک این دو کشور می توان یافت کشورهای شکست خورده از جنگ با آمریکا که امروز زیر سلطه آمریکا تبدیل به قدرت های اقتصادی شدند؟!!
آمریکا با شروع جنگ اقتصادی و آغاز تحریم های شدید علیه ایران تلاش داشت که مردم را عاصی و با فشار بیشتر اقدام به امتیاز گیری کند که در بحث دوم جنگ و مذاکره به آن اشاره کردم و در نهایت تسلیم ایران
این پازل با فرستادن کشور های آلمان و ژاپن تکمیل شد
که هم برای ایران پیام تهدید داشت هم پیام تشویق .
در حقیقت حضور واسطه هایی چون آلمان و ژاپن در راستای ت چماق و هویج آمریکا بود
درست زمانی که حرف از جنگ و مذاکره می شود دو کشور شکست خورده و خلع سلاح شده در جنگ جهانی دوم جهت وساطت و ارسال پیام رئیس جمهور آمریکا با فاصله چند روز وارد ایران می شوند
بنابراین پیام اول به ایران این بود که نتیجه جنگ با من آمریکا) شکست مطلق است پس قبل از شکست مذاکره کنید.
اما پیام دوم درست است که کشور های آلمان و ژاپن شکست خورده جنگ هستند اما جز کشورهای قدرتمند در حوزه اقتصادی در دو قاره مجزا هستند.وهردو تحت سیطره آمریکا به این قدرت دست یافتند .
پیام دومی که به مردم ایران از طرف دولت ترامپ مخابره می شود این است که می گوید اگر با ما باشید درست است که تحقیر می شوید و عزتتان زیر سوال میرود (آنچه که در ژاپن اتفاق افتاده است)اما کشور شما، ایران با بالاترین پتانسیل ها در منطقه خاورمیانه می تواند تبدیل به یک قدرت اقتصادی وابسته در سطح منطقه و جهان شود به شرط آنکه همراه با ت های سلطه طلبانه آمریکا باشد.حرفی که از بان نخست وزیر ژاپن بعنوان پیام ترامپ به رهبر انقلاب بیان شد که مذاکره باعث پیشرفت ایران می شود.
واما پیام ایران با پاسخ های کوتاه اما کوبنده از زبان رهبرمعظم انقلاب بیان شد
پاسخ هایی که بهت و حسرت را در چهره نخست وزیر ژاپن می توانست دید
در قسمت دوم به تحلیل پاسخ رهبری می پردازم.
مسعود وزینی
کارشناس ارشد روابط بین الملل




علت اول اینکه روسیه خواهان الحاق به اتحادیه اروپا نبوده است را باید در تاریخ و گذشته آن باید دنبال کرد روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگ‌ترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.

فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا تقریباً هم سن و سال هستند. فدراسیون روسیه در دسامبر سال ۱۹۹۱ به وجود آمد و اتحادیه اروپا در فوریه سال ۱۹۹۲. هر دوی آنها شکل و قالب جدیدی دارند ولی وارث تاریخ قدیمی پیشینیان خود هستند و لذا نباید گفت که فعالیت آنها اوایل سال های ۱۹۹۰ از صفر شروع شد. با این حال، هر دوی آنها سعی کردند مرحله جدید تاریخ خود را شروع کنند. طرفین برای اولین بار قبول کردند که هدف بلندمدت آنها، تشکیل وحدت بر اساس هماهنگی موازین حقوقی و رسیدن به نزدیکی هرچه بیشتر روابط است.

در نتیجه افزایش وسعت سرزمینی قدرتمند شدن روسیه تزاری در قرن18 امپراتوری روسیه که از لهستان در شرق تا اقیانوس کبیر امتداد می‌یافت.  از طرف دیگر در زمان اتحادیه جماهیر شوروی روسیه بعنوان یک قطب و بازیگر اصلی در روابط بین الملل بوده است این سابقه ی تاریخی به روسیه اجازه نمی دهد که زیر بار قواعد وسلطه نهادی دیگر بروند و مقامات روسیه به خاطره همین هویت تاریخی هیچ وقت حاضر نمی شود اختیارات خود را به نهادی دیگر واگذار کند که این مورد با افزایش قدرت پوتین که خواهان گسترش قدرت روسیه بعد از پایان جنگ سرد در عرصه بین المللی است تشدید می شود.

اتحادیه اروپا ساختار غیر عادی دارد. این اتحادیه به علت ساختار پیچیده داخلی و جنبه های آشکار ایدئولوژیکی برای برقراری روابط سالم با شرکای خارجی مناسب نیست. برقراری این گونه روابط به خصوص با کشورهایی دشوار است که می توانند به عنوان شرکت کنندگان بالقوه طرح اروپایی به تعبیر تنگ (عضویت در اتحادیه اروپا) یا وسیع (منطقه به کارگیری قواعد و موازین اتحادیه اروپا) در نظر گرفته شوند. روسیه هرگز امکان عضویت در اتحادیه اروپا را بررسی نکرده و بروکسل هرگز آن را به عنوان نامزد بالقوه عضویت در نظر نگرفته است. ولی مسکو در مجموع با این نقطه نظر موافق بود که موازین حقوقی اروپایی می تواند و باید اساس نزدیکی روابط را تشکیل دهد. این نقطه نظر بسیار پایدار بود و تنها مختص عصر تخیلات دمکراتیک نیمه اول سال های ۱۹۹۰ نبود.

البته فقط روسیه ای که فوق العاده تضعیف شده بود، واجد شرایط اتحادیه اروپا بود. به موازات احیای کارآیی دولت بعد از بحران سال های ۱۹۹۰، مسکو بر برابری بیشتر حقوق در روابط بین طرفین تأکید کرد و می خواست که این روابط نه بر موازین حقوقی اتحادیه اروپا بلکه بر قواعد هماهنگ شده توسط طرفین استوار باشد. ولی مسأله این است که اتحادیه اروپا تقریباً نمی تواند موازین هماهنگ شده با کشورهای دیگر را عملی کند. به همین علت قالب روابط در سطح قبلی باقی ماند ولی محتوای روابط خالی می شد. در نیمه دوم سال های ۲۰۰۰ این روند خالی شدن قالب روابط بین طرفین از محتوای عملی سرعت یافت.

ادامه مطلب


پیام آمریکا از فرستادن آلمان و ژاپن به ایران
آمریکا با فرستادن ژاپن وآلمان برای وساطت پیام داشت این پیام در وجه اشتراک این دو کشور می توان یافت کشورهای شکست خورده از جنگ با آمریکا که امروز زیر سلطه آمریکا تبدیل به قدرت های اقتصادی شدند؟!!
آمریکا با شروع جنگ اقتصادی و آغاز تحریم های شدید علیه ایران تلاش داشت که مردم را عاصی و با فشار بیشتر اقدام به امتیاز گیری کند که در بحث دوم جنگ و مذاکره به آن اشاره کردم و در نهایت تسلیم ایران
این پازل با فرستادن کشور های آلمان و ژاپن تکمیل شد
که هم برای ایران پیام تهدید داشت هم پیام تشویق .
در حقیقت حضور واسطه هایی چون آلمان و ژاپن در راستای ت چماق و هویج آمریکا بود
درست زمانی که حرف از جنگ و مذاکره می شود دو کشور شکست خورده و خلع سلاح شده در جنگ جهانی دوم جهت وساطت و ارسال پیام رئیس جمهور آمریکا با فاصله چند روز وارد ایران می شوند
بنابراین پیام اول به ایران این بود که نتیجه جنگ با من آمریکا) شکست مطلق است پس قبل از شکست مذاکره کنید.
اما پیام دوم درست است که کشور های آلمان و ژاپن شکست خورده جنگ هستند اما جز کشورهای قدرتمند در حوزه اقتصادی در دو قاره مجزا هستند.وهردو تحت سیطره آمریکا به این قدرت دست یافتند .
پیام دومی که به مردم ایران از طرف دولت ترامپ مخابره می شود این است که می گوید اگر با ما باشید درست است که تحقیر می شوید و عزتتان زیر سوال میرود (آنچه که در ژاپن اتفاق افتاده است)اما کشور شما، ایران با بالاترین پتانسیل ها در منطقه خاورمیانه می تواند تبدیل به یک قدرت اقتصادی وابسته در سطح منطقه و جهان شود به شرط آنکه همراه با ت های سلطه طلبانه آمریکا باشد.حرفی که از بان نخست وزیر ژاپن بعنوان پیام ترامپ به رهبر انقلاب بیان شد که مذاکره باعث پیشرفت ایران می شود.
واما پیام ایران با پاسخ های کوتاه اما کوبنده از زبان رهبرمعظم انقلاب بیان شد
پاسخ هایی که بهت و حسرت را در چهره نخست وزیر ژاپن می توانست دید
در قسمت دوم به تحلیل پاسخ رهبری می پردازم.
مسعود وزینی
کارشناس ارشد روابط بین الملل



آمریکا با فرستادن ژاپن وآلمان برای وساطت پیام داشت این پیام در وجه اشتراک این دو کشور می توان یافت کشورهای شکست خورده از جنگ با آمریکا که امروز زیر سلطه آمریکا تبدیل به قدرت های اقتصادی شدند؟!!
آمریکا با شروع جنگ اقتصادی و آغاز تحریم های شدید علیه ایران تلاش داشت که مردم را عاصی و با فشار بیشتر اقدام به امتیاز گیری کند که در بحث دوم جنگ و مذاکره به آن اشاره کردم و در نهایت تسلیم ایران
این پازل با فرستادن کشور های آلمان و ژاپن تکمیل شد
که هم برای ایران پیام تهدید داشت هم پیام تشویق .
در حقیقت حضور واسطه هایی چون آلمان و ژاپن در راستای ت چماق و هویج آمریکا بود
درست زمانی که حرف از جنگ و مذاکره می شود دو کشور شکست خورده و خلع سلاح شده در جنگ جهانی دوم جهت وساطت و ارسال پیام رئیس جمهور آمریکا با فاصله چند روز وارد ایران می شوند
بنابراین پیام اول به ایران این بود که نتیجه جنگ با من آمریکا) شکست مطلق است پس قبل از شکست مذاکره کنید.
اما پیام دوم درست است که کشور های آلمان و ژاپن شکست خورده جنگ هستند اما جز کشورهای قدرتمند در حوزه اقتصادی در دو قاره مجزا هستند.وهردو تحت سیطره آمریکا به این قدرت دست یافتند .
پیام دومی که به مردم ایران از طرف دولت ترامپ مخابره می شود این است که می گوید اگر با ما باشید درست است که تحقیر می شوید و عزتتان زیر سوال میرود (آنچه که در ژاپن اتفاق افتاده است)اما کشور شما، ایران با بالاترین پتانسیل ها در منطقه خاورمیانه می تواند تبدیل به یک قدرت اقتصادی وابسته در سطح منطقه و جهان شود به شرط آنکه همراه با ت های سلطه طلبانه آمریکا باشد.حرفی که از بان نخست وزیر ژاپن بعنوان پیام ترامپ به رهبر انقلاب بیان شد که مذاکره باعث پیشرفت ایران می شود.
واما پیام ایران با پاسخ های کوتاه اما کوبنده از زبان رهبرمعظم انقلاب بیان شد
پاسخ هایی که بهت و حسرت را در چهره نخست وزیر ژاپن می توانست دید
در قسمت دوم به تحلیل پاسخ رهبری می پردازم.
مسعود وزینی
کارشناس ارشد روابط بین الملل


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها